به گزارش خبرگار فرهنگی سراج24،امسال هم حراج تهران برگزار شد. در مجموع 21 میلیارد و 400 میلیون تومان فروش کل حراج امسال بود. رکورد تاریخی حراج امسال از همه حراجهای قبلی پیشی گرفت و تابلویی از سهراب سپهری، شاعر و نقاش معاص، به قیمت 2 میلیارد و 800 میلیون تومان به فروش رسید.
این دوره از حراج تهران در حالی برگزار شد که خداحافظی رضا کیانیان از مجری گری این مراسم یکی از حواشی مهم آن بود. رضا کیانیان که از ابتدای برگزاری حراج بزرگ تهران و طی چهار دوره گذشته مجری این رویداد هنری بود، از ادامه همکاری با این حراج انصراف داد. بر اساس اخبار منتشر شده در رسانهها و طبق اعلام «علیرضا سمیعآذر» مدیر حراج تهران، کیانیان علاقهمند نبوده که به عنوان مجری حراج به کار خود ادامه دهد و در دوره اخیر نیز به خواسته شخصی برگزارکنندگان حضور پیدا کرده بود. اما این خبر حاشیه ای، بهانه ای شد تا دوباره مشکلات هنرمندان در رابطه با حراج تهران بازگو شود.
مشکلاتی که نشان می دهد در این بازی پر سود همه منفعت می برند الا صاحب اثر. صاحبان اثری که با مبالغ هنگفت نظیر بیست الی یک میلیارد اثر آن ها بین مرفهین هنر دوست به حراج گذاشته می شود خود تقریبا یک درصد از این مبالغ را به دست نمی آورند و این پول ها در جیب اشخاص دیگری می رود. اما این اتفاق چگونه صورت می گیرد و چه کسانی سودگیران بزرگ این حراج تهران هستند؟ داستان از این قرار است که مسئولان این حراج به این صورت عمل می کردند که به سراغ یک هنرمند می رفتند و یک اثر او یا چندین اثرش را یکجا می خریدند.
در روش اول اثری را که مثلا هنرمند 5 میلیون روی آن قیمت گذاشته بود را به قیمت یک میلیون تومان از هنرمند می خریدند .بعد شروع می کردند به مانور رسانه ای و بازاریابی روی این اثر.در نهایت هم همین اثر را در حراج با ترفندهایی که در آن کاملا توانمند هستند به قیمت 10 میلیون تومانیا بسیار بیشتر می فروشند.یعنی ده برابر پولی که به هنرمند و خالق آن اثر داده بودند. در روش دوم هم مثلا ده اثر از هنرمندی را که مجموعا قیمت بیست میلیون تومان روی آن گذاشته بود را جمعا به قیمت 5 میلیون می خرند. بعد یکی از این آثار را در نمایشگاه به قیمت 10 میلیون تومان می فروشند.یعنی دو برابر قیمت کل آثار.
از سوی دیگر بعد از چهار پنج ماه آثار او را در همان گالری های زنجیره ای که دارند با قیمت مثلا هر تابلو سه چهار میلیون تومان به نمایش می گذارند. کسانی هم که از نمایشگاه بازدید می کنند بی خبر از این بازی وقتی نگاه می کنند می بینند تابلویی که به حراج تهران رفته و در آنجا ده میلیون فروش رفته است حالا با سه چهار میلیون می تواند بخرد.
این در حالی است که سمیع آذر مدیر حراج تهران تاکید فراوانی داشته که ما بهدنبال هدف اقتصادی صرف نیستم. وی در گفتگو با یکی از رسانه ها گفته است: حراج تهران یک پروژه فرهنگی-اقتصادی است و ما بهعنوان برگزارکننده، اهداف فرهنگی را دنبال میکنیم. شیوهی عمل ما نشان میدهد که دنبال درآمد صرف نیستیم. کارنامهای هم که در دورههای گذشته بر جا گذاشتیم نشان میدهد که بهدنبال هدف اقتصادی نبودیم، نیستیم و نخواهیم بود.
البته برخی از رسانه های اصلاح طلب نیز خیلی تلاش می کنند که حراج تهران را یک روند نشن دهند و نه یک رویداد و اتقاد از این حراج را به پای حسودی عده ای از قشر مرفه جامعه قلمداد کنند. اما به راستی چه تفاوتی است میان برگزار کنندگان این حراج که با قیمت بسیار نازلی یک اثر هنری را می خریدند و با بزگ سالن و نشر پرستیژ و بازی رسانه ای همان اثر را به قیمت بسیار بالاتری می فروشند با آن فرد مکاری که در ده جار می زد فرa کهنه تان را با فرش ماشینی نو تعویض می کنیم.
او می دانست چه کار می کند اما هنرمندی که از لحاظ مالی ضعیف است چاره ای ندارد فرش چند ده میلیونی خود را به دلیل عدم اشنایی با بازار با یک فرش ماشینی تعویض کند. گردش مالی حراج تهران هر چقدر هم بالا باشد چه سودی برای هنرمندان اثر دارد؟